آتيلا تازيانه خداوند و رهبر تركان هون

+0 ^

آتيلا تازيانه خداوند و رهبر تركان هون


آتيلا را از معروفترين و مشهورترين شخصيتهاي تمام ادوار تاريخي دانسته اند ، عاملي كه باعث شده آتيلا علي رغم تبليغات سوء و گسترده كه در موردش صورت گرفته ، از جايگاه بس والائي برخوردار باشد غير از وجوه شخصيتي و افكار و منش آتيلا در چيز ديگري نميتوان يافت.

چگونگي به قدرت رسيدنش را نيز غير طبيعي و از معجزات خداوند دانسته اند كه وس رابرتز در كتاب اسرار فرمانروائي آتيلا در اين مورد مي نويسد : فرماندهان هون دور آتيلا جمع مي شوند و پس از رؤيت خيانت دوآ نسبت به خانوادة آتيلا و با كشته شدن بلدا تصميم به شور و مشورت مي گيرد و در صدد آن برمي آيند كه چه كسي را فرمانرواي خود قرا دهند.

در اين گيرودار كودكي بسوي جمع مشورت كننده مي آيد و خبر از سوختن شمشيري را در يكي از چادرها به فرماندهان مي دهد . فرماندهان و خود آتيلا بدنبال آن كودك بسوي چادري كه شمشير در آن مي سوخت ، مي شتابند . اما همين كه به چادر مي رسند ، ناگاه شمشير از جايش به پرواز درآمده و در دستان آتيلا جاي ميگيرد و آتيلا براي اينكه دستش نسوزد ، لحظه اي سعي ميكند شمشير را بر زمين بيندازد ولي موفق نمي شود و شمشير را در دستانش ناخودآگاه مي فشارد و آتش و شعله هاي برخاسته از شمشير جادوئي خاموش مي شود.

فرماندهان و آتيلا و سايرين با ديدن چنان شمشير و شرايط خارق العاده اي بر اين باور ميشوند كه آن شمشير ساخته و پرداخته نيروي غير طبيعي است و آن شمشير را شمشير خداوند و هديه او به قوم هون مي پندارند كه مي بايست در دستان آتيلا جاي مي گرفت . فرماندهان ديگر مشورت و جر و بحث را كنار گذاشته و به اتفاق ، رأي به فرماندهي و رهبري آتيلا مي دهند.

با اينكه آتيلا روز به روز به قدرت مي رسيد و پايه هاي حاكميت وي محكم تر ميشد ولي او هيچگاه به اين قدرت مغرور نشد و نمي شد . گرچه در غرب و سرزمين روم پرورش يافته و زندگي متمدن را لمس كرده بود ، ملي براي اينكه با مردمان سرزمين خود همرنگ و همنوا باشد باز در همان ظروف سفالين و با قاشقهاي چوبي غذايش را مي خورد . مثل پدرش در يك چادر و بر روي تختي كه از چوب درختي ساخته شده بود مي نشست.

هيچگاه براي خود سرا و كاخي نساخت . از اينرو هر كسي در ميان قوم او نسبت به وي احترام خاصي قائل ميشد . هر زمان وارد چادر شخصي يا خانواده اي ميشد ، آن خانواده و اطرافيانش از شادي خودشان را گم ميكردند . ورود او به چادرها انگار لطف الهي بود . زن و مرد و كوچك و بزرگ سر راهش ايستاده و هنگام گذر وي لب به مدح و ستايش او باز ميكردند . زنان زماني كه از كنارش ميگذشتند برايش غذاهاي لذيذ و ميوه هاي نوبو هديه ميكردند . آتيلا با اينكه گاهي اشتهاي خوردن نداشت ولي هيچگاه دست آنها را برنمي گرداند و لقمه اي از آنها را مي خورد.

هميشه بر روي اسب سياه خود بنام ويل لام ( در تركي قديم به معناي صاعقه) استوار مي نشست و براي رهگذران دست تكان مي داد . او نسبت به ملت خود بسيار عادل و در برابر دشمنان شديداً ستيزه جو بود . او سيستم عدالت اجتماعي خاصي را برقرار ساخته بود . در هيچ كاري عجله و شتاب به خرج نمي داد . او براي هونها هدف ملي ر آموخت كه بر اساس آن ملت هون ياد گرفتند براي كسب موقعيت خود و فتح جهان مي بايست عاقل ، زيرك ، هشيار و سياستمدار شوند . او فتح كردن كشورهاي آلمان ، اسلاد ، روم و قسطنطنيه ( استانبول) را از اهداف ملي برشمرد و حاكميت مطلق آسيا را چون هدف نهائي براي ملتهش آموخت . بدين ترتيب مي خواست سياست و طرح و نقشه اي را كه در سراي روم ترسيم كرده بود به اجرا دربياورد و سرزمينهاي جهان را از شرق تا غرب و از شمال تا جنوب تحت سيطرة خود درآورد . تاريخ نگاران رمز موفقيت او را در داشتن چشمي بينا و گوشي شنوا و عقلي تيزفهم ميدانند.

فتوحات هونها در دوران حاكميت آتيلا واقعاً افسانه اي است . آتيلا نقشه هايش را با موفقيت بسيار بالائي كسب كرد . بر اساس تخمين تاريخ نگاران حدود هفتصدهزار سرباز وي كه تنها تعداد يك قبيله را تشكيل ميدادند توانستند دنياي شرق تا غرب را زير حاكميت خود در آورند . نويسندگان مجارستاني بنام آلمان نيبه لونگن ـ ليد در رابطه با آتيلا چنين مي نويسد : هونها حكمراني داشتند كه از لحاظ هوش و ذكاوت و نيك خواهي همتائي نداشت و اعتلاي واقعي را به سرزمين هون بخشيد.

آتيلا هر اندازه نيز وحشي شناسانده شود و او را خونخوارترين چهرة تاريخ بشناسانند باز از روميان باستان وحشي تر نبوده است . زيرا هيچگاه ديده نشد و در تاريخ ذكر نگرديده كه آتيلا و سربازانش مثل روميان انسانها را زنده زنده به جلوي سگها مي انداختند و از كشته شدنشان لذت مي بردند . به هيچ وجه كسي نمي تواند ادعا كند كه آتيلا نيز بسان امپراطوران رومي از جنگاوري و ستيز گلادياتورها و نهايتاً كشته شدن يكي از آنها لذت برده است . او هر قدر بي رحم و شقي شناسانده شود از ايوان مخوف ، كورتز و پيزار و وحشي تر و بي رحم تر نبوده است . اگر آتيلا وحشي تر باشد و او را چهرة مخوف تاريخ بشناسيم . آن زمان آلمانيها ، اسپانيائيها ، بليزارها ، ژنسريچها را چه بايد بناميم به جنايتي كه اروپائيان در طول تاريخ انجام داده اند ، آيا آتيلا كرده است ؟

ما غربيان به افسانه و شخصيت واقعي آتيلا بسيار غافل و جاهل هستيم و از زاويه بسيار تنگ تري او را مشاهده مي كنيم . اما اگر واقع بين باشيم ، از ديدگاههاي مختلف او را بايد مرد حكومت و سياست ، شخصي روشن بين ، سخي و ثروتمند و مترحّم به بيگانه و مدافع سرسخت از اهداف ملي شناخت . او به شخصيت و مردانگي و شجاعتي صاحب بود كه تزار بزرگ و اسكندر مقدوني آنرا نداشتند . شايد در سالهاي آتي نيز بينش و ديدگاه مردم اروپا و آمريكا و دنيا نسبت به آتيلا اصلاح نخواهد شد ، اما آنچه كه نبايد فراموش شود و ناديده انگاشته گردد ؛ اسرار فرمانروائي او بود كه بعد از گذشت ساليان سال هنوز درسهاي مديريت ، سياست و حكومت داري او مي تواند راه گشاي بسياري از رهبران كشورها باشد . از اينرو بايد تنگ نظري را كنار گذاشت و آتيلا را به همان صورتي كه هست شناخت و از وي درس گرفت . هر چه باشد او حكمران بزرگ هونهاي قدرتمند بود.

همين خصوصيات و روحية جنگجوئي در مقابل دشمن باعث شده بود كه آتيلا به بلاي آسماني و تازيانة خدا معروف گردد ، اين خصوصيات و لقب آتيلا يعني تازيانة خدا در خيلي از منابع و كتب آمده است . آتيلا ملت ترك هون را از شريف ترين ملل بودند از بند اسارت بيگانگان آزاد نمود و به آنها ارزش و اعتبار بخشيد.


بعضي از افكار و سخنان آتيلا در زير به نقل از اسرار فرمانروائي آتيلا ، وس رابرتز آورده ميشود كه نشان از عظمت فكري و روح بزرگ و بزرگ منشي اين شخصيت بزرگ تاريخ است:

۱- سعي كنيد در جنگها به انسانهاي معصوم حمله نكرده و آزاري به آنها نرسانيد . در جنگها از عمليات مخفيانه و حملات شبانه بپرهيزيد و انسانهاي بيگناه و غيرجنگي ( غير نظامي ) را اسير نگيريد . اگر در روستا و يا شهري با جنگاوران دشمن روبرو شويد ، حق نداريد به آن شهر آسيبي برسانيد و مردمان بيگناه را بكشيد ، تنها كافي است براي اينكه آنان را تحت تأثير قدرت خويش قرار دهيد ، عمليات وحشت آوري انجام دهيد . اما اين را فراموش نكنيد كه ترساندن بي مورد نيز از احساسات شما به دور است.

۲- ملتي كه به يك پدر و يا يك نژاد خاصي متكي باشد ، رو به ضعف و اغطاط خواهد گذاشت . اگر روزي انسانها و نژادهاي ديگري خواستند به شما بپيوندند ، آنگاه با آغوش باز آنان را پذيرا باشيد . زيرا آنان اتحاد انساني و عقايد و نژاد شما را ترجيح داده اند . در زبان ، حرف و رفتارتان حرمت را فراموش نكنيد . عادات خودتان را هميشه تكرار كرده و به ديگران نيز بياموزيد.

۳- با اينكه ما انسانها از لحاظ فيزيكي و شكل ظاهري و عقايد با هم ديگر تا حدودي تفاوت داريم ولي هر چه باشد از يك پديده و جوهره وجودي هستيم و انسان مي باشيم . اذا وحدت انساني و اهداف انساني ميتواند ما در يك خط و مجموعه قرار دهد.

۴- او به تمامي انسانها ارزش قائل بود و جنگ با دشمنان را چنين توصيف ميكرد كه اگر در عضوي از اعضاي بدن مرضي باشد و يا غده و سرطاني وجود داشته باشد بايد آنرا ريشه كن كرد و از بين برد ، اگر چنين نباشد بتدريج آن مرض انسان را به هلاكت خواهد كشاند.

۵- ترانه ها ، آهنگها ، اشعار . سرودها و حتي رقصهايمان فرصتها و تمثيلهائي هستند كه هويت و موجوديت و شخصيت ما را نشان ميدهند . بايد اين مسايل آنگونه كه هستند باقي بمانند و پاس نگهداشته شوند.


                        


سخناني از آتيلا هون ،رهبر تركان و تازيانه ي خداوند

آتيلا هون: تازيانه خداوند آتيلا رهبر تركان (۴۰۵ تا ۴۵۳ ميلادي): رهبر قوم ترك هون كه در زمان حياتش بزرگ‌ترين امپراتوري را در اروپا، از رود اورال تا دانوب داشت. در زمان فرمانروايي اش وي يكي از مخوف‌ترين دشمنان امپراتوري‌هاي روم غربي و شرقي بود. روميان به او لقب تازيانه خداوند داده بودند. و به او باج مي‌دادند تا كاري به كار رم نداشته باشد. درباره‌اش نوشته‌اند: خدا او را براي تكان دادن تاريخ آفريده بود.
سخناني از آتيلا خاقان تركهاي هون
در اينجا سخناني از آتيلا ذكر مي شود كه نشانگر شعور ملي و درك اجتماعي بالاي او و هونها مي باشد:
- عظمت وشخصيت يك هون زماني مشخص مي شود كه ديدگاه وي پيرامون منافع هون ها مثبت يا منفي، روشن شود.
- اگر تمامي حرفهاي رهبر بدون اعتراض وانتقاد پذيرفته شود،نصايح وپندها بي اساس گشته وتملق وچاپلوسي به جا آورده مي شود.
- شخصي كه، خارج از آزمايشگاه جنگ خود را بيش از حد برتر بداند در قعر جهالت انديشه ها وغرورش غرق مي شود.
- برخي از هون ها در حاليكه هيچ مشكلي نيست به دنبال راه حل هستند، اين بهترين شيوه است.
- هون ها براي اهداف خاص خود دشمن تراشي مي كنند. - كسي كه مي داند كاري نكرده و مورد تشويق قرار گرفته است، معناي تشويق ومجازات را درك نكرده وبي نظمي را امري طبيعي مي بيند.

- رهبر، هيچ گاه جروبحث نمي كند.

- هر فردي به غير از ملت خود به چيز ديگري بينديشد، خيانت وبي اعتنايي او محرز است ومجازات خواهد شد.
- فراموش نكنيد، موفقيت نتيجه تلاش و تكاپوي عظيم يك فرد جسور مي باشد.
- شايعه ريشه احترام و شخصيت را مي خشكاند.
- فردي كه باعث مي شود در ميان هون ها و قبايل وابسته به آنها اختلاف پيش آيد، فرد صادقي نيست و از دشمنان محسوب مي گردد، اين شخص مي بايست از ريشه قطع شود. اينگونه اشخاص نه تنها خود آلوده هستند،بلكه به تدريج افكار وانديشه هاي ديگران را نيز آلوده مي كنند واز اراده و تصميم آنها مي كاهند و ريشه ها را مي پوسانند.
- فرماندهان بايد حس رقابت داشته باشند، و بدانند كه ديگران سعي دارند ازما پيشي بگيرند وما نيز بايستي از همان حس برخوردار باشيم ، تا بتوانيم بيشتر بتازيم، رهبر و فرماندهي كه حس رقابت نداشته باشد، شخص ضعيفي خواهد بود.
- مصرنبودن در اهداف واعمال، نوعي پذيرش شكست است وباعث سوار شدن زندگي برانسان مي شود و نه انسان بر زندگي.
- رهبر يا فرمانده بايد چنان باشد كه تبهكاران وگناهكاران از وي بترسند و مظلومان منتظر مراقبت و محافظت او باشند و تشويق گردند.
- من آتيلا، اين نصايح را به كار بستم و اگر قوم هون به كار بندد سريعتر به هدف ها مي رسند.

- اگر مرا دوست داريد همانند رومي ها مجسمه مرا نسازيد، بلكه سخنان مرا به فرزندانتان بياموزيد.(آتيا سوزو)


مطلب ديگر در همين موضوع: هون ها و آتيلا- حكمرانان جهان




  • [ ]