استاد هوشنگ جعفري

+0 ^

استاد هوشنگ جعفري



هوشنگ جعفري زنگانلي را مي‌توان يكي از محبوب ترين شاعران امروز آزربايجان دانست.

شاعري كه , آوازه شهرتش از محدوده استان زنجان فراتر رفته ودرهمه كشورهاي ترك زبان شناخته شده است . او كه در ,سال 1337 در "قلمه جوق" زنجان به دنيا آمد و نقاش چيره دستي نيز به حساب مي‌آيد و تا كنون دو مجموعه شعر به نامهاي , , آغ آتيم , و "گونش , را منتشر ساخته و در تدارك سومين مجموعه از آثار خويشاست .پاييز 84 در همايش سه روزه شعر و هنر دانشگاه آزاد تبريز بنام جشنواره سردار ملي ستار خان جعفري مهمان ويژه جشنواره بود و بارها و بارها به تشويق هنر دوستان آذري برايشان شعر خواند .

استاد جعفري هم اكنون , مدرن ترين شعرهاي تركي را مي سرايند كه بسياري از شاعران جوان آزربايجان از ابتكارات ايشان در شعر تركي تاثير پذيرفته اند




گوزل زنگان


گوزل زنگان شهرلرين باشيدي

لعل و مرجان توپراغيدي داشيدي

ايران اوزوك زنگان اوزوك قاشيدي

سلام زنگان سلام آرزيم ديله گيم

سن اولماسان قدرت تاپماز بيله گيم

گزمه ليدي زنگان چله خانا سي

گورمه ليدي سولطانيه بناسي

آي قهرمان ايگيت لرين آناسي

سلام سيزه سلام سيزين ائليزه

سلام گوزل گويچك توركو ديليزه

گوزل زنگان سنه اوره ك يانان يوخ

دردلريوي درك ائله ييب قانان يوخ

آنا يوردو سني دوغرو سانان يوخ

باخاني وار اصفهانين كاشانين

يوخ كيمسه سي آنام يوردو زنگانين

اويرنجي لر گليب بوردا ياشاللار

اوزلريني دولدوراللار داشاللار

آتي مينيب دولاييدان آشللار

زنگان باخار گوزگوسونه اوزونه

ياش چيله نر چيلله خانا دوزونه

آچ قوللارين سال بوينوما جان كيمي

قوي چاليشيم داماريندا قان كيمي

ائل غمينده قلبيم اولوب شان كيمي

بير شاعيرم اوره ك باغلي ائليمه

چاليشيرام فرهنگيمه ديليمه

,

,


يار آغلادي من آغلاديم


يارين بويون قوجاخلاديم يارآغلادي من آغلاديم

ييغشدي قونشولار بوتون جار آغلادي من آغلاديم

باشيندا قارلي داغلارا دانشديم آيرليق سوزون

بير آه چكيب باشينداكي قار آغلادي من آغلاديم

طاريمدا نار آغاجلاري مني گوروب دانيشديلار

بويومو زيتون اوشاخدي نار آغلادي من آغلاديم

ايله كه اسدي بير خزان تالاندي گولليرم منيم

خبر چاتينجا بولبوله خار آغلادي من آغلاديم

اورك سوزون دئديم تارا سيملر اولدي پارا پارا

ياواش ياواش سيزيلدادي تا آغلادي من آغلاديم

دئديم كي حق منيم كي دير باشيمي چكديلر دارا

طنف سيخاندا بوينومو دار آغلادي من آغلاديم

جعفري يم بويوم بالا غم اوركده قالا قالا

يار جانمي آلا آلا يار آغلادي من آغلاديم

.....................................................


گپي دوستانه با استاد هوشنگ جعفري

 

زود ميخندد , زود ميگريد زود طوفاني ميشود و زود هم ارام ميگيرد. شاعر
نسل ها هوشنگ  جعفري دنياي رنگارنگي دارد سيطره ي شعرهايش نا متناهيست . چون ماهتاب از
دوردست ها مي تراود , و به وقت نياز مانند اتشفشان خروش ميكند اهنگ حماسي اش شورانگيز
و ديكلماسيون اشعارش حيرت افزاست.هوشنگ جعفري ميگويد سال 59 بود كه سانحه
اي براي خانواده بنده رخ داد كه منجر به فوت همسرم شد و خيلي از اين اتفاق متاثر
و ازرده خاطر شدم مدتا ها سرشار از اشوب و اندوه بودم كه بايد به شكلي انفجار مي
يافتم و فرو كش ميكردم و اين به جز زبان شعر ممكن نبود شروع به نوشتن كردم هم خودم
تا حدي تخليه شدم و هم مورد استقبال مردم به ويژه قشر جوان واقع شد و اين دهليزي
براي ورود بنده به فضاي روح انگيز شعر شد. وي در بخشي از سخنانش اضافه ميكند :

((تاريخ سليقه اي زيبا دارد و عناصر و اشخاص شاخص را دست چين مي كند و ان شاعري كه در
ميان مردم باشد و درد هاي جامعه را بازتاب دهد ضميمه خود مي كند و در دامنه اي وسيع
امتداد مي دهد و در اين شرايط است كه اگر شاعر رسالت خود را به نيكي انجام دهد
ايينه اي , مي شود در , جيب , يكا يك مردم و طبيعتا كسي از ايينه دوري
نمي كند .)) اين شاعر مردمي , ادامه مي دهد شعر هاي "اغ اتيم " و "
اغ بولاغ" و " گله رم او گون كي سن اوزون اولان " و چند شعر ديگر
كه مضامين اجتماعي دارند مورد توجه خيلي ها واقع شدند . وي اضافه مي كند در , زلزله
ي ويرانگر طارم در خرداد ماه 69 من شش ماه در كنار انها بودم چادر زدم و با انها
زندگي كردم و هم دردي نمودم و حتي مسئوليت اردوگاه را به عهده داشتم كه از ان به
بعد صدايم در جرايد و رسانه ها انعكاس داده شد و بنده را ان زمان (شاعر زلزله
مي شناختند) جعفري ميگويد بعد ها سيلي در استان ايلام امد رفتم در ايلام صالح اباد
و مهران و ... با سيل زدگان هم دردي كردم و يادم هست روزي در داخل شهر قدم مي زدم
كه , باران گرفت و موجب تولد اين شعر شد (دامچيلار داشلانيب سئل اولوب اخير /
ائليمين اوره گين يانديرير ياخير / سارانين تا توشو نيسگيلي باخير / اماندير سئل
اولما سئل اولما ياغيش...) , در انجا هم ديدم كه خيلي ها اصلا توركي
نمي دانستند ولي نوع حالات من و موسيقي شعر من تسلي خاطر براي انها ايجاد مي كرد و
اسيب ديدگان و دردمندان كنار چادر بر گردم حلقه مي زدند اين هنرمند در خصوص استقبال
گسترده ي مردم از اشعارش مي گويد :"چون عده اي دردمند مي خواهند حرفشان را بزنند
ولي به دليل ناتواني زبانشان در حمل احساس و دردشان اشعار بنده را نماينده ي درد و
حالات روحي خود مي دانند" جعفري در بخشي از صحبت هايش با بيان اينكه دنيا دنياي
اينترنت و ارتباطات است , اشاره مي كند وقتي دنيا به يك دهكده ي جهاني تبديل
شده و تمام ديوار ها برداشته شده است چگونه ميتوان عده اي , را تجزيه طلب
ناميد ما حقمان را مي خواهيم كه سالهاست ناديده گرفته مي شود شاعر كتاب اغ اتيم در
بخشي نيز مي گويد :(( خيلي ها مي خواهند به استاندار بگويند (استاندار اسبق) چرا

جمعي از مديران را با پول بيت المال به مكه مي بري! , ولي نمي توانند رسا و گويا
سخن بگويند بنابراين وقتي شعر ((حاجيلار)) خطاب به استاندار نوشته ميشود , و

رفتار و كردار وي را تقبيح و تكفير مي كند مورد استقبال عموم واقع ميشود و انان اين

شعر را نماينده ي واقعي اعتراض خود مي دانند ))

و حتي از لبنان دانشجويي زنگ مي زند و مي گويد در دانشگاه لبنان شعر
((حاجيلار )) غوغا مي كند و نيزدر باكو و المان ان شعر اعتراضي مورد توجه واقع
مي شود و اين نشانگر اين است كه هر جا مبارزه اي اتفاق بيافتد در تمام دنيا تحسين
مي شود جالب اينكه شعر هاي انتقادي من در عرض دو روز تمام در اكثر ايران پخش و بولوتوث
مي شود وي با اشاره به شعر" انتخابات و شورا ها " كه در موبايل ها به
صورت بولوتوث فراگير شد مي گويد اينها درد جامعه ي ماست كه از زبان شاعر جاري مي شود
و در نهاد مردم مي نشيند جعفري اشاره مي كند من در زماني در زنجان احساس تنهايي
مي كردم و شعري نوشتم كه يكي از ابيات ان اين بود (ايران دا هونر ديلنچيليك دير
/باخما كي تاپار ويقار گئدنده ) ولي الان مي دانم كه اينگونه نيست و هر هنرمندي كه
با مردم باشد تنها نمي ماند . شاعر گونش اضافه مي كند به خاطر برنامه ي پاسداشتي كه
قرار است در زنجان برايم گرفته شود قرار شد كتاب "اغ اتيم" تجديد چاپ
شود كه براي پيگيري كارهاي چاپي ان رفته بودم دوستي مرا در خيابان ديد و گفت هر
نمايشگاهي كه مي رويم كتاب هاي شما را مي خواهند چرا كتابهايت را تجديد چاپ نمي كني ؟
من گفتم اولا فروش كتابهاي من در همان ماه اول تمام مي شود دوما هر سري كه مي خواهم تجديد
چاپ كنم مي گويند بايد فلان شعرت حذف شود اگر هر سري قرار باشد چيزي حذف شود بعد از
چند چاپ ديگر كتابي نمي ماند تا من چاپ كنم وي ادامه ميدهد 2000 جلد از كتاب "
اغ اتيم " تازه چاپ شده بود كه 500 جلد ان را ستاد خريداري كرده و 1500 جلد
ان قرار بود توزيع شود كه ان دوست 1500 جلد ديگر را يكجا خريد كه حتي بسته بندي
كتابها باز نشده بود فروش اين تعداد از كتاب در عرض 3 روز كم نظير است و اين كتاب
تا عيد به چاپ چهارم مي رسد اين شاعر تورك با بيان اينكه كتاب " گونش"
نيز با 2000 تيراژ به چاپ چهارم مي رود ابراز مي دارد (( كدام كتاب هنوز از چاپ در
نيامده فروشش تمام مي شود , و اگر كتاب هاي من سانسور نشود هر ماه تجديد چاپ
مي شوند من از وزارت ارشاد مي خواهم ان شعرهايي كه در , چاپ اولين كتابم مجوز
گرفته اند را ديگر حذف نكنند))

 

جعفري اظهار مي كند: به پيشنهاد شخصي مجموعه ي شعري را با نام , "
سولماز " نوشته ام كه شعر كودك است وي اين مجموعه را در تيراژ 10000 جلد
ميخواهد كه به همراه يك عدد سي دي در استان ها ي اذربايجان شرقي –غربي – اردبيل و
... پخش كند و پولش را نيز به صورت نقدي پرداخت مي كند .و اين كتاب از طريق ((مركز
كتاب )) منتشر خواهد شد.

 

وي در بخش ديگري , از , اظهاراتش ياد اور ميشود (( من اغلب ,
كتابهايم را به كتاب فروشي ها نمي دهم و هر جا كه براي شعر خواني دعوت مي شوم 400
-500 جلد از انها را در صندق ماشين مي گذارم و مي برم به ان محلي كه دعوت شده ام و
انجا به يكي از علاقه مندان مي دهم كه به دوستداران كتاب بفروشد و در انجا همه ي
كتاب ها به فروش مي روند و حتي برخي ها يك كتاب 2000 توماني را 5000 تومان و بيشتر
مي خرند . جعفري ابراز مي دارد اگر امروز كتابهاي حسين منزوي در زبان فارسي ركورد
دار است در زبان توركي نيز كتاب هاي بنده ركورد مي زند و اين براي من اسبانب خوشحالي
است يك هفته پس از چاپ كتابم حتي يك جلد هم براي من نمي ماند تا براي مهمانانم
تقديم كنم و در اين شرايط مجبورم كتاب 2000 توماني ام را از دخترم به قيمت 5000
تومان بخرم و اين هم براي من ضرر هست ( باخنده )

 

اين شاعر مردم ي ادامه مي دهد به قول يكي , از , دوستان
مطبوعاتي , كه مي گفت , شعرهاي هوشنگ جعفري لحظه اي كه بر سر زبان ها
ميافتد تبديل به كاريزماي , ادبي در ذهن خوانندگان شعر مي شود و اين رسالت
شاعرانه در برهه اي هنرهاي ديگر مانند سينما و موسيقي را در سايه قرار مي دهد و به
تعبير ديگر شعر هاي جعفري به تنهايي فرا تر از يك رسانه ي مستقل عمل مي كنند.
وي , در رابطه با روز زبان مادري و تكريم همه ي زبان ها اظهار ميكند (( امروز
ملت تورك يك سري مطالبات و ارمان هايي دارد كه حتي , در , قانون اساسي هم
گنجانده شده است چرا ما نمي توانيم در زبان خودمان بنويسيم و اموزش ببينيم و اين
محروميت براي ما امروز بغض افرين شده است وقتي , كه مادر من براي من لالايي
توركي خوانده و اين موسيقي مرا تسلي داده چرا بايد از يادگيري ان منع شوم اتفاقا در
ماهي هستيم كه روز زبان مادري در ان قرار دارد جا دارد از مسئولان بخواهيم همه ي
زبان هاي مادري را تكريم كنند و براي اموزش تك تكشان همت نمايند ما ضمن احترام و
ارادت به زبان شيرين فارسي , خواستار اموزش زبان زيباي توركي هستيم وقتي
شهروندان تورك از ابتدايي ترين حقشان محروم هستند ديگر چندان اميدي به ساير
حقوقشان پيدا نمي كنند و اين مسائل گاهي اوقات باعث مشكلاتي مي شود من از دولت
مي خواهم به دور از بخشي نگري و با وسعت نظر به مسائل فرهنگي و قوميتي نگاه كن
ببينند دنيا به كدام سمت مي نگرد و ما نيز به ان سمت برويم سبز ببينند سبز
بيانديشند ما خروس افغان نيستيم كه با همه سر جنگ داشته باشيم ما در طلب شاخه ي
زيتونيم ما صلح مي خواهيم چرا كه اسلام دين عاطفه دين صلح و دوستداري و برادري است
ما كه نمي خواهيم اين دين صلح را براي دنيا دين شمشير , و دين جنگ نشان دهيم
جعفري ادامه مي دهد : (( من اخيرا در بازي تراكتور سازي در كرج بودم و ان همه تورك
از جاهاي مختلف امده بودند و شعار مي دادند " تورك ديلينده مدرسه / لازم اولوب
هر ***** " و اين يك واقعيت است و اصول 15 و 19 قانون اساسي را تكرار مي كردند
تا چندي كه اين اصول اجرا نشوند بي اعتمادي وجود خواهد داشت ولي اگر اجرا شود ارادت
ما چند برابر خواهد شد وي در اين باره مي گويد : (( بيز موسلمان باجي قارداش هامي
ميز بير اغاجين ميوه سي ييك / كوكوموز بير دي بيزيم ...)) وي در بخشي از سخنانش
ابراز مي كند : (( كتاب "اي جالانير " كه توسط دخترم نسيم جعفري چاپ شده
كتاب دندانگيري است و علاوه بر ان دو –سه مجموعه ي ديگر هم در مرحله ي چاپ دارد كه
عنوان انها " بيز گوزوم شورانليق بير گوزوم بولاغ " " ويرانليق
" " بيز ايريلديق ديوارلار شوغلوذومه قالدي" هست . جعفري ادامه
مي دهد نسيم يك مجموعه ي فارسي با نام "همه ي درخت ها زيتونند " تدوين
كرده كه در انتشاراتي "اهنگ ديگر" توسط حافظ موسوي و شمس لنگرودي چاپ
ميشود و دختر ديگرم صبا كه در حوزه ي مينياتور فعاليت مي كند اكنون شكل هاي مربوط
به مجموعه ي كودك "سولماز" را انجام مي دهد . جعفري با اظهار خرسندي از
اينكه , فرزندانش در حوزه هاي هنري فعاليت مي كنند گفت : پسرم طاهر گريمور و
دختر ديگرم سولماز در رشته ي تا نوازي و نقاشي رنگ روغن فعاليت مي كند و همه ي
اينها نشانه ي موفقيت و خوشبختي خانواده بنده است .



خوجاليام من

قاراباغ ائله بيل آنامدير منيم

آنامين روحونو اوردا گورموشم

انامين ديلينه باغليدير جانيم

انا ديليم اولسه منده اولموشم

باخمايئن ائليمدن اراليام من

ديليم هاراليدي اوراليام من

سانمايئن ائللريم پرم پرمدي

تبريزيم اصليدي باكي كرمدي

اولكه لرشعريدي شاعر قلمدي

بابكين نبي نين مداليام من

ديليم هاراليدي اوراليام من

بدنيم بولونوب اوره گيم آغرير

قوللاريم كسيليب بيله گيم اغرير

دوست ويريب خنجري كوره گيم آغرير

قير قيزام.گورجويم .خوجاليام من

ديليم هاراليدي اوراليام من

بيرقيسيم اوره گم تيكه لنميشم

بير ائووج قان اولولوب سپه لن ميشم

جؤوشلانيب دنيز تك لپه لنميشم

اينديسه هاردايام اوراليام من

الان كي بوردايام بوراليام من

هوشنگ جعفري


 
شعري ديگر از استاد

باشدان ايشلر ترسه  گلدي، گولمه، گولمكدن كئچيب 

چوخ يامان بير درده دوشدوك دردي بيلمكدن كئچيب

     

باغ پوزولدو كند داغيلدي اؤلدو بولبول سولدو گول

شاختا چالدي باغلارين بارين، دريلميكدن كئچيب

 

بو جهالت بير مرضدي كيمسه دوتدور فاتحه

 دور قبير قازدير كفن بيچدير ديريلمكدن كئچيب

 

اختيار سيز عمرومون فرشين دار اوستن داره چك

 قين جيلان آرخاجدان ايلمك چالما، ايلمكدن كئچيب

 

  

اؤز ديليمدن آسلانير باشيم، باشيمدان قورخمورام

فيكريمي برك ساخلايين، بوينوم اوزولمكدن كئچيب

 

جان سيزين، جان تبريز ين، جان تورك لرين گويچك ديلي

قوي سؤزوم ديللرده قالسين، ديل بيچيلمكدن كئچيب

 

آي هاوار باغريم ياريلدي قوللاريمدان ساخلايين

 قويمايين قلبيم سيخيلسين قد كيچيلمك دن كئچيب


مطلب مشابه:يك استكان چايي با هوشنگ جعفري – شاعر و نقاش



  • [ ]