تبريز، زادگاه صائب
یازار : ماكولو هاراي | بؤلوم : نام آوران و مشاهير جهان ترك و تركان آذربايجان
+0 ^
تبريز را تاريخي پرفراز و نشيب و دراز است. بهگفتهي
مرحوم شهريار ، بلاكش و بلاگردان است. شهر فرهنگپرور
ايرانِ بزرگ است و شهري باليده در تاريخ فرهنگ اسلامي كه
روا و ناروا در باب آن فراوان سخن گفتهاند. براساس
دادههاي نوين زبانشناسي نام كهن شهر Taburiz بوده است كه
واژهي «تبار» از جزء نخستين آن اكنون در فارسي برجاي است.
و از آن جا كه اقوام و قبايل گوناگوني در اين شهر
ميزيستند، آن جا را چنين ناميدند، يعني تبارآباد و محل
اسكان اقوام و قبايل.
در اساطير و افسانههاي تركي و فارسي، نام تبريز بارها
تكرار شده است و در روايات اسلامي در باب بناي آن قصص
فراواني آوردهاند و مجوسان نيز افسانههايي خرافهآميز
بافتهاند چنانكه در باب چئچست و ديگر جاهاي آذربايجان
چنين كردهاند و حتي كلمهي آذربايجان را منسوب به
«آذرپرستان» دانستهاند.
تبريز، بارها خاستگاه بلا بوده است، اما بلايي را كه در
آغاز پيدايي صفويان كشيد، شايد هيچگاه نداشته است. و اين
بلا بهيويژه از زمان شاه طهماسب صفوي تا عصر صائب نزديك
نيم قرن ادامه داشت. سالي كه محمدعلي صائب تبريزي در تبريز
به دنيا آمد1، تبريز به تلي از ويرانهها بدل شده بود و
آسيب فراوان ديده بود و حتي سپاهيان شاه عباس صفوي هنگام
باز پس گرفتن شهر از عثمانيان همهي بناها را ويران كردند
كه نشاني از روميان برجاي نماند.
و بدينگونه كوچ اجباري تبريزيان به اصفهان شروع شد و اين
كوچ تا عقد صلحنامه ميان شاه عباس صفوي و خليل پاشاي
عثماني با فواصل معيني ادامه داشت و شاه عباس پس از عقد
اين صلحنامه و تحكيم پايههاي قدرت حكومت استبدادي خود و
رونق تجارت در اصفهان، به اين كوچ شتاب بيشتري داد.
خانوادهي صائب نيز، در همين سالها به اصفهان كوچيدند.
بزرگ خانواده ميرزا عبدالرحيم تبريزي نام داشت. او برادر
شمس الدين ثاني ـ خطاط معروف تبريزـ بود كه «شيرينقلم»
لقب داشت، و از اعقاب شمسالدين محد شيرين مغربي تبريزي
بودند. ميرزا عبدالرحيم تاجر تبريزي پيش از كوچ به اصفهان
و يا در راه كوچ، همسر خود را از دست داد و با فرزندش،
ميرزا محمد علي كه به نوجواني رسيده بود، در حدود سال 1225
هـ. به اصفهان كوچ كرد. ملكشاه حسني سيستاني ـ
مؤلف تذكرهي خيرالبيان ـ كه در اين سالها او
را ديده است، ميگويد:
«محمد علي صائب تبريزي مستعدخان، اصل او از دارالسلطنهي
تبريز است. الحق طبيعت بلند دارد. اميد كه در ممالك سخنوري
مستعد و مشتغل گردد.»
و نيم قرن پس از آن، «ميرعبدالعالي نجات اصفهاني» مثنوي
بلندي در شرح مناقب ميرزامحمد علي صائب تبريزي ميسرايد و
ميگويد:
بود اين طالع شهرت خداداد،
كه در دامان مادر طفل نوزاد.
به خاطر ناگرفته نام مادر،
كلام صائبا ميخواند از بر.
ابوالمعاني ميرزا عبدالقادر بيدل
یازار : ماكولو هاراي | بؤلوم : نام آوران و مشاهير جهان ترك و تركان آذربايجان
+0 ^
ابوالمعاني ميرزا عبدالقادر بيدل
ابوالمعاني ميرزا عبدالقادر بيدل فرزند ميرزا عبدالخالق در سال ۱۰۵۴ ه. ق. در ساحل جنوبي رودخانهٔ «گنگ» در شهر عظيمآباد پتنه (هند) پاي به عرصهٔ هستي نهاد. او شاعر پارسيگوي هندي است كه از تركان جغتائي برلاس بدخشان بود؛ اما در هند متولد شد و تربيت يافت و بيشتر عمر خود را در شاه جهانآباد دهلي به عزت و آزادي زندگي كرد و با انديشههاي ژرف آثار منظوم و منثور خود را ايجاد نمود. او در سال ۱۰۷۹ ه. ق. بخدمت محمداعظم بن اورنگ زيب پيوست. سپس، به سياحت پرداخت، و سرانجام، در سال ۱۰۹۶ه. ق. در دهلي سكني گزيد، و نزد آصف جاه اول، (نظام حيدرآباد) دكن منزلت بلند داشت. بيدل به روز پنجشنبه، چهارم صفر سال ۱۱۳۳ ه. ق. در دهلي زندگي را بدرود گفت و در صحن خانها ش، در جاييكه خودش تعيين كرده بود، دفن گرديد.[۱] پژوهشهاي بعدي توسط استاد سيد محمد داؤد الحسيني، همه متفق و گواه بر آن اند، كه عظام[۲]بيدل بعد از دفن مؤقت در صحن خانه اش، به وسيلهٔ مريدان و ارادتمندان و بازماندگان خاندانش، به وطن اصلي او افغانستان انتقال داده شده، و مزار وي در هند نيست، بلكه، در قريهٔ خواجه رواش كابل ميباشد.
سبك شعري
در آثار بيدل، افكار عرفاني با مضامين پيچيده، استعارات، و كنايات بههم آميخته، و خيالپردازي و ابداع مضامين تازه با دقت و موشكافي زيادي همراه گرديدهاست. در نظم و نثر سبكي خاص دارد، و از بهترين نمونههاي سبك هندي[۳] بهشمار ميآيد. شفيعي كدكني در كتاب شاعر آيينهها در مورد بيدل ميگويد: «بيدل را بايد نمايندة تمام عيار اسلوب هندي بهشمار آوريم. (منبع شماره ۲)»
استاد دكتر حسين محمد زاده صديق
یازار : ماكولو هاراي | بؤلوم : نام آوران و مشاهير جهان ترك و تركان آذربايجان
+0 ^
استاد دكتر حسين محمد زاده صديق
ولادت و تحصيلات
دكتر حسين محمدزاده صديق در 15 تيرماه 1324 در محلهى باستانى سرخاب تبريز واقع در دامنههاى كوه «عينالى» ديده به جهان گشودند. پدرشان نوهى آقا ميرعلى سرخابى صاحب كتاب ربيع الشّريعه و پيشنماز مسجد و مادر ايشان، دختر عباسقلى خان از خوانين اردبيل و از رزمندگان خوشنام نهضت مشروطه و قيام شيخ محمد خيابانى بود كه در گير و دار مشروطه به تبريز كوچيده و در محلهى سرخاب ساكن شده بود. مادر پرهيزگار ايشان، نام حسين را به او برگزيد تا ياد آور روشنگريهاى امام حسين (ع) باشد. در كودكى او را به مسجد جامع تبريز فرستادند و در آنجا نزد آقا ميرزا غلامحسين هريسى، آقا ميرزا عمران و مرحوم وقايعى مشكات تبريزى به تعليم قرآن، فلسفه اسلام، فقه، احكام و اصول دين مشغول شد. پس از آن، ايشان را به مكتب خانه فرستادند. حسين كه 8 يا 9 سال داشت به خاطر استعداد و تيزهوشى، در مسجد و گاهى در منزل آنچه را آموخته بود به افراد بيسواد محله تعليم ميداد و توانست تعداد زيادى از آنان را باسواد كند.در سال 1337 تحصيلات ابتدايى را به پايان رسانيده و در رشتهى علوم ادبى در دبيرستان مشغول به تحصيل شدند.از جمله نكات بارز دوران نوجوانى استاد، آشنايى، مطالعه و تلاش وافر ايشان از اوخر دورهى راهنمايى براى يادگيرى الفباى اوستايى و خواندن متون مربوط به آن است. اين مهارت باعث شد كه استاد دروس دبيرستان خود را به زبان تركى و به الفباى اوستايى بنويسند، و اين در حالى بود كه همكلاسيها سعى ميكردند از اين خطوط غريب سر در بياورند.
حسن به ي زردابي حاققيندا
یازار : ماكولو هاراي | بؤلوم : نام آوران و مشاهير جهان ترك و تركان آذربايجان
+0 ^
حسن به ي زردابي حاققيندا
(1)
«معاريفدن، عئلمدن محروم اولان خالق ايشيقدان محرومدور»
روسييادا ايلك تورك قزئتي «اكينچي»نين ياراديجيسي
حسن بهي زردابي بئله دوشونوردو
1838-1845-جي ايللرده ايسه تيفليسده روس ديلينده «زاكاوكازسكيي وئستنيك» («قافقاز خبرلري») بوللئتئني نشر اولونور. 1845-جي ايل يانوارين 4-ده اونون آذربايجان توركجهسينده «قافقازين بو طرفينين اخباري» آدلي بوراخيليشي ايشيق اوزو گؤرور. يالنيز بيرجه نؤمرهسي معلوم اولان و جمعي 50 نوسخه چاپ ائديلن بو بوراخيليشدا «زاكاوكازسكيي وئستنيك» بوللئتئنينده روس ديلينده درج اولونموش دؤولت فرمانلارينين باباجان لازارئو طرفيندن آذربايجان ديلينه ترجومهلري وئريلميشدير…
نظامي شاعر بزرگ آذربايجان
یازار : ماكولو هاراي | بؤلوم : نام آوران و مشاهير جهان ترك و تركان آذربايجان
+0 ^
اين مقاله از كتاب «مسائل ادبيات
ديرين ايران» برداشته شده است كه استاد صديق در سال 1351
مجموعهي مقالات آن را از ميان آثار پژوهشگران آذربايجان
شوروي، انتخاب و به فارسي ترجمه و با افزايشهاي لازم
انتشار دادند.
1- 1. سرآغاز
توجه خاورشناسان روس به نظامي و خلاقيت او از دههى سوم
سدهى نوزدهم ميلادى جلب شد. در سال 1826 در شهر قازان
گزيدهاي از «اسكندرنامه»ى نظامي دربارهى جنگ اسكندر با
روسها چاپ شد و در سال 1828 كتابى تحت عنوان «لشكركشى
اسكندر بر روسها طبق اسكندرنامهى نظامي» منتشر گشت. و
سپس مقالات گوناگونى پيرامون زواياى مختلف آفرينش نظامي،
مانند مقالهى تحقيقى آ.ى. كريمسكى در سال 1897، چاپ شد.
اما بيشترين كارها در اين زمينه، در اوايل سدهى حاضر
ميلادى انجام گرفت. آ.ى. كريمسكى در كتاب «تاريخ ادبيات و
تصوف در ايران» كه در سال 1900 و تجديد چاپ آن را در 1903،
1906 و 1912 م. درآورد، پيرامون نظامي بحث كرد. كريمسكى
در اين كتاب، با اتكاء به گفتههاى خاورشناسان اروپا نظير
باخر، ريو و اته نظامي را شاعر صوفى قلمداد ميكرده است.
مثلاً دربارهى «مخزن الاسرار» گفته است: «سرايندهى اين
اثر هيچگاه نميتوانست شاعرى رومانتيك باشد و داستان محبت
بسرايد و اندرز نگويد». او را از شهر قم دانسته، از تغزلش
بيخبر بوده و گفته است كه «هفت پيكر» را بر اساس
خداينامهى عربى (!) و شاهنامهى فردوسى سروده است.
در انسيكلوپديهاى روسى اوايل سدهى بيستم نيز آگاهيهايى
دربارهى نظامي آمده است. مثلاً در «انسيكلوپدى بزرگ» كه
در سال 1904 در پترزبورگ چاپ شد، آمده كه «نظامي در
سالهاى 1140، 1202 م. تولد و وفات يافته و گويا ديوانى
مركب از 28 هزار بيت دارد و پنج مثنوى كه در ايران از
ظرايف هنرى بينظيرى بشمار است».
در يك انسيكلوپدى ديگر كه در سال 1916 منتشر شده، مقالهى
ياد شدهى كريمسكى عينا آمده است.
پس از چاپ ترجمهى روسى، گزيدههايى از آثار نظامي به دست
ميرزا عبدالله غفارف در 1906، و. بارتولد خاورشناس نامآور
به مناسبتى از نظامي سخن گفت و در سال 1912 م. دربارهى
مزار او مقالهاي نوشت و در اين مقاله دو عكس از خرابههاى
مزار نظامي داده شده كه يكى از آنها از كتاب«شرح احوال
نظامي» تأليف ميرزا محمد آخوندوف (چاپ گنجه 1909) برداشته
شده است. بارتولد نوشته است:«نظامي سرايندهى داستانهاى
منظوم را كه در گنجه زيسته و همان جا وفات كرده است، خود
فارسىزبانان از بزرگترين شاعران به حساب ميآورند.
خاورشناسان اروپا نيز او را بزرگترين شاعر در زبان فارسى،
ميدانند. او به راستى در تاريخ شعر فارسى بلكه در سرتاسر
تاريخ ادبيات تركى نيز تاثيرى عميق برجاى نهاد.»
RABİYE KADİR ربيعه قدير از رهبران تركان اويغور در چين
یازار : ماكولو هاراي | بؤلوم : نام آوران و مشاهير جهان ترك و تركان آذربايجان
+0 ^
ربيعه قدير رهبر تركان اويغور در چين
زندگينامه ربيعه قدير رهبر اويغور تركستان شرقي:
40 سال دنبال رهبر بودم، كسي پيدا نشد، خودم رهبري را بعهده گرفتم براي رهايي ملت ترك اويغور مي جنگم. به دنبال چيز ديگري نيستم زندگينامه ربيعه قدير رهبر اويغور تركستان شرقي:40 سال دنبال رهبر بودم، كسي پيدا نشد، خودم رهبري را بعهده گرفتم .
اين زن، روي ديگر تراژدي اورومچي [ مركز تركستان شرقي] است، رهبري كه غرب به تازگي وي را بازشناخته است و كسي كه شاهد زنده درام انساني اويغورستان است.زني دردكشيده كه 62 سال از عمرش را سپري كرده است و روزگاري در اوج قدرت و ثروت افسانه اي اش در چين به سر مي برد و اكنون با دو مترجم ، در آنسوي دنيا يعني واشنگتن آواره شده است و تنها نقطه اميد مردمي است كه هيچ حامي اي در اين دنيا ندارند. او ربيعه قدير است، زن مسلمان اويغور كه مي گويد چهل سال به دنبال يك رهبر براي مبارزات آزاديخواهانه مردم مسلمان اويغور بوده است و چون كسي قدم به جلو نگذاشته، خود شخصا رهبري جنبش را بر عهده گرفته است.او اميد زنان و مردان اويغور است...
RABİYE KADİRربيعه قدير از رهبران تركان اويغور در چين
یازار : ماكولو هاراي | بؤلوم : نام آوران و مشاهير جهان ترك و تركان آذربايجان
+0 ^
RABİYE KADİRربيعه قدير از رهبران تركان اويغور در چين
KADINLARIN DURUMU
ÖZGÜRLÜK TİMSALİ: RABİYE KADİR
|
Rabiye Kadir Kurtulduktan Sonra Amerikada Resim: rfa |
Forbes Dergisi tarafından 1994 yılında Çin'in en zengin 10 kişisinden birisi olarak gösterilen Uygur asıllı iş kadınının Uluslararası Af Örgütü ve merkezi New York ta bulunan Çin'deki İnsan Haklarını İzleme Grubu tarafından yapılan açıklamada, Rabiye Kadir'in 8 yıl hapis cezasına çarptırıldığı açıklanmıştı.
Çin Ulusal Halk Meclisi toplantıları nedeniyle Pekin'de bulunan Doğu Türkistan’ın sözde Bölge Meclisi Başkanı Amadun Niyaz Amerikan Kongresi yetkilileriyle görüşmesinden hemen önce tutuklanan Rabiye Kadir’in yakında yargı önüne çıkarılacağını belirtmiş ve Doğu Türkistanlı iş kadınının ''ulusal birliği sabote'' etmekle suçlandığını söylemişti.
محمد امين رسولزاده
یازار : ماكولو هاراي | بؤلوم : نام آوران و مشاهير جهان ترك و تركان آذربايجان
+0 ^
1953-CÜ İLİN 28 MAYINDA AZƏRBAYCANA XİTAB
عاليم قاسم اف نابغه موسيقي آذربايجان Alim Qasımov
یازار : ماكولو هاراي | بؤلوم : نام آوران و مشاهير جهان ترك و تركان آذربايجان
+0 ^
عاليم قاسم اف نابغه موسيقي آذربايجان Alim Qasımov
عاليم قاسمف آزربايجانين مقامي موسيقي سينين پارلاخ صنعت كاري
(عاليم قاسمف (به تركي آذربايجاني: (Alim Qasımov) در ۱۹۵۷ در شماخي كشور جمهوري آذربايجان بدنيا آمد. او يكي از موسيقيدانان آن كشور است.او يكي از معروفترين خوانندگان موسيقي مقامي آذربايجان است. عاليم قاسمف در سال ۱۹۹۹ جايزه موسيقي يونسكوimc را برنده شد. اين جايزه را موسيقيدانان بزرگي چون شوستاكوويچ، برنشاين، راوي شانكار و نصرت فاتح علي خان دريافت كرده است او در سال1989 در المان جايزه بون بن را دريافت كرد. در سال 1993 در فرانسه ودر سال 1994 در امريكا نشان با مدال موسيقي تلطيف شد. در سال 1999 كاست موسيقي موسيقي مقامي او پر فروش ترين كاست سال معرفي شد. در سال 2000 در مركز صداهاي نادر اروپا صداي او ثبت شد در سال 2001 در فستيوال موسيقي شرق در سمرقند برنامه افتتاحيه خواند و به عنوان نفر اول به لقب بلبل شرق مفتخر شد. سازمان ملل در سال 2003 موسيقي مقام آذربايجاني راجزو شاهكارهاي شفاهي و ميراث معنوي بشر اعلام نمود. فضاپيماي كاوشگر ويجر ۱ نيز قطعهاي از موسيقي مقام به زبان تركي آذربايجاني با صداي عاليم قاسمف را براي پخش در فضا انتخاب نمودهاست. در سال 2009 البوم او در اروپا جزو 5 البوم پر فروش شناخته شد. او تاكنون كنسرتهايي در كشورهايهلند، ژاپن، چين، ايتاليا، كانادا، روسيه، كشور هاي اسياي ميانه، فرانسه، ايران، انگليس، آلمان، اسپانيا، بلژيك، برزيل و ايالات متحدهو ... برگزار كردهاست.
احمد بايتورسن اولو(تركمرد قزاق)
یازار : ماكولو هاراي | بؤلوم : نام آوران و مشاهير جهان ترك و تركان آذربايجان
+0 ^
احمد بايتورسن اولو(تركمرد قزاق) (1938- 1873 )
زبان شناس ، اديب ، شاعر ، مترجم ، نويسنده و سياستمدار برجسته
در يك خانواده تحصيلكرده و مشهور قزاق در استان قوستاناي سارتوبك نزديكي شهر تورغاي بدنيا آمد.وقتي دوازده ساله شد پدرش بايتورسن بهمراه عمويش آقتاس بخاطر مخالفت و مقاومت در برابر زورگويي هاي سرهنگ روسي بنام ياكوولوف در روز دوازده اكتبر 1885 با وي درگير شده و سر او را مي شكنند و با اين كار كليه اموال و دارايي ايشان ضبط مي شود و خودشان به زندان سيبري ( سيبريه ) بمدت پانزده سال روانه مي گردند. احمد كه ازهمان دوران كودكي از استعداد طبيعي برخوردار بود نخست در فاصله سالهاي 84- 1882 از افراد باسواد خانواده خواندن و نوشتن را فرا مي گيرد. بعد در 91- 1886 در شهر تورغاي مدرسه قزاقي- روسي را به پايان مي برد و بين سالهاي 95- 1891 دانشسراي تربيت معلمان شهر اورنبورگ را به اتمام مي رساند و در تابستان سال 1895 بعنوان معلم شروع به كار مي كند.