اغوزخان
یازار : ماكولو هاراي | بؤلوم : نام آوران و مشاهير جهان ترك و تركان آذربايجان
+0 ^
در تاريخ زبانهاي تركى، واژة اغوز، هم به صورت نام شخص و هم نام قوم به كار رفته است و همگام با شك در اشتقاق واژه، در اينكه كدام يك از اين دو كاربرد بر ديگري پيشى داشته، نيز ترديد وجود دارد. نمت1 اين واژه را از دو بخشِ اُق (= قبيله) + (- و)ز z) = ادات جمع) به معنى «قبيلهها» دانسته، و بدين ترتيب، عملاً كاربرد آن را به عنوان نام قوم اصل گرفته است؛ اما شماري از تركشناسان مانند بانگ1 در درستى اين نظريه ترديد نموده، به احتمالاتى ديگر روي آوردهاند (مثلاً نك: بازن، 315 به بعد؛ هاميلتون، 26 -25 ؛ سومر، .(1-3 به طور كلى در تشكلهاي قومى ترك، اين فرايند كه رئيسى نامآور، نام خود را به قبيلهاش داده باشد، امري معمول و متداول است.
خواجه (خوجا) دخاني خراساني
یازار : ماكولو هاراي | بؤلوم :
+0 ^
ابن سينا كيست ؟
یازار : ماكولو هاراي | بؤلوم :
+0 ^
ابن سينا كيست ؟
با توجه با اينكه شما در تاريخ فلسفهي اسلامي تحقيقاتي داريد، نقش ابن سينا را در اين مقوله چگونه ارزيابي ميكنيد؟
ابن سينا علوم را به شيوهي خاص خود به سه گونهي: 1. علوم العاليه، 2. علوم السّافله و 3. علوم الوسطي تقسيم ميكند كه در علوم اوّلي، صورت و ماده را جداي از هم، در دومي صورت و ماده را در تركيب با هم و در سومي صورت و ماده را در جدايي ذهني از هم بررسي ميكند.
اين، ويژگي خاص و نوآوري ابن سيناست و گونهي ديگر تقسيم علوم به: 1. حكمت نظري و 2. حكمت عملي، دنبالهروي از ارسطو به شمار ميآيد كه ابن سينا به پيروي از وي، نوآوري خود را در بخشبندي نخستين به طبيعيات، رياضيات و حكمت اوّلي و دومين به سياست مدن، تدبير منزل و علم اخلاق، بر زمان خود حاكم ميكند. و بحث در هر بخش از علوم را نيز با منطق شروع مينمايد.
ولي اجسام را نامتناهي ميداند، يعني بخشبندي اجسام را چنين ميشناسد و از اينرو، هم با معتزله و هم با اشاعره وجوه اختلاف پيدا كرده است و همين است كه ميگوييم هم با اهل فلسفه و هم با اهل كلام در روزگار خود مباحثات داشته است و به گونهاي «خود نوآوري» روي آورد و گرچه بعدها انديشهورزان بستر فلسفه نظير سهروردي و ملاعبدالله زنوزي طريق او را نپيمودند، ولي به هر حال به دگرگونسازي وي در گسترهي انديشههاي فلسفي اعتراف كردهاند. وي در علمالنفس و يا دانش روانشناسي نيز نوآور است. يعني از روان پژوهي عقلي به نوعي روانپژوهي تصوفي روي ميآورد.
شيخ عزالدين حسن اوغلو اسفرايني
یازار : ماكولو هاراي | بؤلوم :
+0 ^
عبدالله واعظ تبريزي (عارف و اديب)
یازار : ماكولو هاراي | بؤلوم :
+0 ^
عبدالله واعظ در سال 1305 شمسي در تبريز به دنيا آمد. پدرش ميرزا حسين واعظ از بقيه الماضيين سردمداران انقلاب مشروطه بود. تحصيلات ابتدايي را در تبريز خواند ودوره متوسطه را در مدرسه پرورش و دانشسرا ادامه داد. بيشتر علوم عربي و ادبي و درس هاي خارج خود را پيش پدر بزرگوارش خواند. شادروان واعظ از سال 1325 به مبارزات سياسي آغاز مي كند تا اين كه دستگير و زنداني و بالاخره تبعيد مي شود. . در همين سال ها به نام هاي مستعار يونسي -مالك جهنم- مشد علي مقاله مي نويسد. و از سال1326تا آخرين دقايق عمر در دكان وحدت مولانا جلال الدين به دكانداري مشغول مي شود.
مرحوم واعظ پس از اقامت طولاني در تهران در سال1346 به تبريز باز مي گردد و بار ديگر به آموزش و پرورش دعوت مي شود و در دبيرستان جامي به تدريس مي پردازد.از همين سالها اقامتگاه او به كانون اجتماع پژوهشگران وعلاقه مندان عرفان و ادب و سياست مبدل مي گرددو اين جلسات صبح ها و بيشتر عصر ها تا واپسين دمش ادامه يافت.
غيرت عشق زبان همه خاصان ببريد
كز كجا سر غمش در دهن عام افتاد
در سال 1372 حنجره اش تحت عمل جراحي قرار گرفت و با وجود دشواري در گفتار با مهر و محبت زايد الوصفي مشتاقان را در اقامتگاهش مي پذيرفت. آشنايي بنده حقير( كريم صادري ) با آن يگانه روزگار به سال 1354 برمي گردد. از همين سال غالبا يكشنبه ها(كه قدري خصوصي تربودو معظم له به ما اصحاب يكشنبه مي فرمود) ما با جمعي از دوستان به ديدارش مي شتافتيم و كتاب هايي در محضر آن عارف رباني مي خوانديم از قبيل ديوان حافظ و تائوي فيزيك و جامعه سالم و از صباد تانيما و فيزيك جديدو بررسي مجلات ادبي و گاهي سياسي روز و....
درخرداد سال 1371 دكتر حسين الهي قمشه اي در دانشگاه از من خواست كه گشت و گذاري در شهر بزنيم .گفتم سير انفس بهتر از آفاق. پس با او به خانه شادروان واعظ رفتيم و حدود 4ساعت صحبت در مورد برخي مباحث گلشن راز شد و استاد قمشه اي از من تشكر بسيار كرد كه اورا با آن بزرگمرد آشنا كردم زيرا شيفته سلوك وي شده بود...
يك استكان چايي با هوشنگ جعفري – شاعر و نقاش
یازار : ماكولو هاراي | بؤلوم :
+0 ^
يك استكان چايي با هوشنگ جعفري – شاعر و نقاش
سلام. سلام.
شما؟ هوشنگ جعفري.
تحصيلات؟ اكابر قديم،معادل
فوق ليسانس.
شغل فعلي؟ كارشناس آسيبهاي
اجتماعي.
استاد شهريار؟ ساوالان ايران.
حيدر بابا؟ منظومهاي دلنشين و
الهام بخش.
باياتي هاي تركي؟ شيرينترين و
زيباترين گفتهها و نكتهها.
«كوكوميز بيردي بيزيم.» واقعيت هم همينه.مشهورترين شعرمه.
شماره يك ترين خواننده؟«بلال علياف» خوانندهي آذربايجاني.
خوانش شعر؟ فكر ميكنم بايد بالاتر از خود شعر باشه.
استاد هوشنگ جعفري
یازار : ماكولو هاراي | بؤلوم :
+0 ^
استاد هوشنگ جعفري
هوشنگ جعفري زنگانلي را ميتوان يكي از محبوب ترين شاعران امروز آزربايجان دانست.
شاعري كه , آوازه شهرتش از محدوده استان زنجان فراتر رفته ودرهمه كشورهاي ترك زبان شناخته شده است . او كه در ,سال 1337 در "قلمه جوق" زنجان به دنيا آمد و نقاش چيره دستي نيز به حساب ميآيد و تا كنون دو مجموعه شعر به نامهاي , , آغ آتيم , و "گونش , را منتشر ساخته و در تدارك سومين مجموعه از آثار خويشاست .پاييز 84 در همايش سه روزه شعر و هنر دانشگاه آزاد تبريز بنام جشنواره سردار ملي ستار خان جعفري مهمان ويژه جشنواره بود و بارها و بارها به تشويق هنر دوستان آذري برايشان شعر خواند .
استاد جعفري هم اكنون , مدرن ترين شعرهاي تركي را مي سرايند كه بسياري از شاعران جوان آزربايجان از ابتكارات ايشان در شعر تركي تاثير پذيرفته اند...
گوزل زنگان شهرلرين باشيدي
لعل و مرجان توپراغيدي داشيدي
ايران اوزوك زنگان اوزوك قاشيدي
سلام زنگان سلام آرزيم ديله گيم
سن اولماسان قدرت تاپماز بيله گيم
گزمه ليدي زنگان چله خانا سي
گورمه ليدي سولطانيه بناسي
آي قهرمان ايگيت لرين آناسي
سلام سيزه سلام سيزين ائليزه
سلام گوزل گويچك توركو ديليزه
گوزل زنگان سنه اوره ك يانان يوخ
دردلريوي درك ائله ييب قانان يوخ
آنا يوردو سني دوغرو سانان يوخ
چاغداش دده ميز ؛ دده كاتيب
یازار : ماكولو هاراي | بؤلوم :
+0 ^
چاغداش دده ميز ؛ دده كاتيب
دده كاتيب
رحمتلي حاج عبدالرحمان طيار قولنجي – جعفر اوغلو ، دده كاتيب تخلوصو ايله گونش ايلي ۱۳۰۴ ينجي ايلده اورميه نين قولنجي كندينده آنادان اولوب؛ ائله جان دوداغيندان چيخانا قدر اوز دوغولدوغو كند ده باش اوجاليق و متانت له عومور – گون گئچيرميشدير .او ؛ ائله كيچيك ياشلاريندان اسكي مكتب لرده ديزين قاتلايب علم اويره نمه يه باشلاميشدير . داها آرتيق دده كاتيب آدي ايله تانينان چاغداش شاعير و عاليم بو گونكو ادبياتيميزين ديرلي شاعيرلريندن ساييليب و وار گوجو ايله ادبياتيميزا خدمت گؤسته ره بيلميشدير. اونون دونيا گؤروشو، آناديلينه محبتي و خالقينا بسله دييي سئوگي سي چوخ درين و ديرلي دير؛ عيني حالدا خالقي نين دا اونا اولدوغو محبت سونسوز و سؤن درجه اعلا حدده دير. دده كاتيبين شعرلري كمي هابئله كيفي باخيمدان يوكسك سويه ده دير . او شعر لرينده تورك ديللي شاعيرلر اوزل ليك له آذربايجان شاعير لريندن اولدوقجا فايدالانميشدير . بو شاعيرلرين كولگه سين اونون شعرلرينده داها آرتيق گورمك اولا بيلير : گنجه لي نظامي ؛ مولانا ؛ حكيم محمد فضولي ؛ بالوولو ميسكين، دوللو مصطفي ؛ اوستاد شهريار ؛ غازي محمد بوزقورت ؛ خسته قاسيم و ... بو كورگملي شاعيردن بو گونه كيمي بير نئچه كيتاب ايشيق اوزو گورموشلر كي بونلاري گوسترمك مومكون اولا بيلر : «اينجيلي صدف» ، «اورمو گؤلو» ؛ «گونوموز آيدين» چاپ اولوب. واختي ايله شاعير دده كاتيب اورميه كوره سني لرين مذهبي عاليمي ده سايليردي . بو ديرلي شاعيرين بير شعرينه بورادا سيزي قوناق ائتمك ايسترديم .
اوغلويام
يارادانا شوكر
ائيله ره م
من
بير موسلمان اوغلويام
فكر ائتمهميش دانيشمارام
بير
دوغرو انسان اوغلويام